علاقهمندي ها
+
*از دلم پرسيدم چرا شب خواب به چشمانم نمي آيد؟
.
.
.
.
.
.
.
.
.
گفت: چون بعد از ظهر خوابيدي الکي اداي ادماي عاشقو در نيار ...!:)*
.: ام فاطمه :.
04/2/23
*زهرا.م
:)
پيام رهايي
:)
پيام رهايي
{a h=banoyedashteroya}هما بانو{/a} @};-
.: ام فاطمه :.
{a h=peiam}پيام رهايي{/a} :) :)
+
تو گردان کميل چهار تا نيروي خيلي شر و شيطون داشتيم که قابل کنترل نبودند، رفتيم کارگزيني گفتيم ما اينا رو نميخوايم، به دردمون نميخورن!
گفتن بايد دليل بياريد و بنويسيد تا ما اخراجشون کنيم و اينا اخراجي بشن. گفتيم نه، اگر قرار به اخراجي شدنه، تحملشون ميکنيم و يه جوري سر ميکنيم.
عمليات خيبر شد. شب عمليات تو طلائيه داشتيم ميرفتيم که خورديم به ميدون مين. تخريبچي رفت رو مين والمري که يک متر مياد بالا،بعد
*ترخون بانو*
04/1/30
بعد منفجر ميشه جفت پاهاش از بالا قطع شد.از طرفي هم حاج همت تماس گرفته بود که سمت چپتون رفتن رسيدن به دشمن، پس شما کجا مونديد؟ ما هم ديگه تخريبچي نداشتيم که راه رو برامون باز کنه.
يکي از اون چهارتا اومد جلو به من گفت: من تخريبچي ام، بلدم مين خنثي کنم. برم؟ گفتم: خب پس برو خنثي کن که راه باز بشه. يه دفعه ديدم دويد وسط ميدون مين! ما متحير داشتيم نگاه ميکرديم، يه دفعه دومين نفرشون هم دويد و گفت منم
گفت منم بلدم، بعد سومي و بعد هم چهارمي. اصلاً فرصت به اجازه ندادند.
اون شب اون چهار نيرو که قرار بود اخراجي باشن، راه رو باز کردن و 360 نفر گردان کميل از روشون رد شدن و زدن به دشمن.
حاج احمد بوياني
+
نمـي دانم *شــب ها*
من *شاعــر* مي شــوم
و تــو را *غــزل بــاران* مي کنــم
يا تــو *بهانـــه* مي شوي
و من
غزل غزل *مي بـــارم*!

2-اشراق
04/1/11

20 فرد دیگر
102 فرد دیگر
+
به تقليد از فيد جناب آقاي عمو آيينه سکندر ما هم ديروز وسوسه شديم همچين عملياتي رو روي آقاي شوهر پياده کنيم .. البته من بيشتر دوست دارم با آقام مزاح کنم و سر به سرشون بزارم :) و اينکه شوهر من خيلي تو فاز پيام و .......اين چيزا نيست :( :) ولي گاهي در برابر پيام هاي عشقولانه ي مزاح من مي خنده و ميگه بهم بگو تا بنويسي :) يعني به زباني بگو و ننويس :D



2-اشراق
03/12/19
+
*بياييد واقعيت هايمان را آرزو کنيم
نه اينکه
آرزوهايمان را واقعي بدانيم...*

*ترخون بانو*
03/11/12
+
هيييييييييي:(
آدمها به دست روزگار و توي دست هاي سرنوشت اسير ميشند
ما حيوونکي ها به دستِ آدمها:(
اين دستي هم که هم اکنون مي بينيد دست بي رحمانه مادر هماست که تا زير بغل منو دربند کرده و نميزاره تکون بخورم:(





هايدي
03/10/16
+
*به قول استاد عشق: مشکلات هميشه وجود دارند؛ اما مهم آن است که ما با استقامت باشيم...
هر وقت احساس کردي نمي کشي، نگو سخته؛ بگو کمي مشکل شد ولي بدون خدا در جايگاه آهنگري است که نقره را ذوب مي کند
هر وقت تو مشکلي يعني خدا داره با دقت تو رو نظاره مي کنه
پس قدر بدون.............*

هما بانو
03/10/11
سلام بزرگوار .... شما عزيز هستيد و تهمتي هم به شما نزدم.... صرفا جهت تذکري عام بود ... بعضيا رو ميشناختم که توي اين امر غرق شدن که صد البته اهل جادو سحر و طلسمات نبودند و نيستند ... کلام رو بسط ندم و بگم نيروي جواني توي تقوا بگذره بهتره و اين جمله هم مصداقش ميشه چونک صد آمد نود هم پيش ماست. خدا جزاي خير بهتون بده
+
+
به نام خداي پاييز
.
*برگ زرد پاييزي* هستم
ک در آخرين روزها
ب دست *تــو* افتاده ام
*مبادا رهايم کني زير پاي بادها*
*من* با دستان *تــو*
ب *بهار* ميرسم...
.
.
.
|دختردوست داشتني|

شبگرد تنهايي
03/9/10

+
+
به نام خدا
.
پيماني ک عاشقانه بستي يادت هست
آن روز
پرتوهاي گرم خورشيد شاهدت بود
و دست پر مهر آب کشيده شد روي عهدت
يادت هست گفتي آرزو دارم ب *قافله ي عشق* برسم
يادت هست گفتي ميخاهم *پاسدار حرم عشق* باشم
حالا ا*رباب* صدايت کرده
خودش *دستت* را گرفته
اين هواي سرد *بهمن*
چيزي شبيه *تــو* را کم دارد
تـو با بال هاي *سرخي* ک از خورشيد هديه گرفتي
رو ب *جاودانگي* پر کشيدي...
.
.
.
|دختر دوست داشتني|

شبگرد تنهايي
03/9/10

3 فرد دیگر
39 فرد دیگر
+
موفق ترين مترجم کسي است که *سکوت* ديگران را خوب ترجمه کند...

به دنياي شعر و ترانه
03/8/22

خواننده لس آنجلسي [سکوت من از رضايت نيست دلم اهل شکايت نيست هزار درد و بلا تو سينه ام مونده اما گوشي بحر شنيد نيست دستي به رسم ياري به سوي دست روانه نيست خدا رحمن و الرحيم هستش شفاي ضعيف و مريضان است فاتحه و صلوات تا به حال چاره اينکار است خدا اهل بخشش است و ولي عاشق ما است حرم اش محفل ياران است دلش پر از لطف و صفا است خوشم به سربازي اش شهادت بهترين سهمي ست که نوش يارانش
67 فرد دیگر
210 فرد دیگر
3 فرد دیگر
+
هرکجا هستم باشم...
آسمان مال من است...
پنجره، فکر، هوا ،عشق، زمين، مال من است....
و تــــو...

2-اشراق
03/7/19

29 فرد دیگر
265 فرد دیگر
5 فرد دیگر
+
اين هم گل کاکتوس من که با نگاه هاي عشقولانه ي من يه قلب ناز به من هديه کرده
البته من فقط از راه دور به گل هاي کاکتوسم ارادت دارم :) نزديکشون که بشي
جاي محبت به طرفت يه مشت خار پرتاب ميکنن..خارهاشون هم يکي دوتا که نيست:(
ديگه جرات نکردم اين قلب ناز کاکتوس رو ببوسم و مثِ گلهاي ديگه نوازشش کنم
يه چند گل ياس چيدمو و تقديمش کردم:)





شبگرد تنهايي
03/7/9
