پيام
+
روبروي *کابين ذهنم* ايستاده ام...روزهايم را ورق ميزنم....*تصويري* زنگ خانه ي دلم را به صدا در مي آورد..برميگردم به روزهايي که من وبچگي هايم بااميد به کابين ذهنمان هجوم برديم اما*دست هايمان خالي* بود...واينک تو *گذر* ميکني از *چشم انتظاري هايم*....از نديدن هايم...ميروي وبا عشق سخن ميگويي از*کشف *جايي که متعلق به *من وما* بود اماتبديل کردي به *تو واو*..
2-گوناگون
94/8/29
آواي من
*آبان 94..نسرين*
آواي من
بي هدف راهت را گم کني کافيست......دست دلبر زود از تو کوتاه ميشود..*.نسرين ابان *94