پيام
+
"بعضي روزا ديگه نه خاطره، نه بغض، نه اشک...هيچ کدوم دردي ازت دوا نمي کنه، مي شيني زل مي زني يه گوشه، زانوهاتو بغل مي گيري و با خودت مي گي: ديگه زورم نمي رسه."

don t love
93/4/8
آواي من
....
«خنده بازار»
اوهوم/ ولي چاره اي نيست/ گاهي فقط بايد اميدوار باشي
آواي من
الان چندروزه لايک نخورده..هي ميذارمش..يکي ديروز لايکيد امروز ديدم که اونم نيست..جالب بود.
آواي من
اميدواري.............هميشه اميدوار بودم...اگه نبودم ايني که هستم نبودم...خنده هام تلخ نبوده ....خنديدم از ته دل....ديگه خداست ديگه از امتحاناي ما خوشش مياد هي آزمون پشت آزمون..ملالي نيست..تا آخرش هستيم اگه فقط دستش تو دستامون باشه.
«خنده بازار»
فيداي اينچنيني رو کسي ميفهمه که تجربه کرده باشه
mahdi-M.N
اره خنده بازار 2 .خوبي؟
«خنده بازار»
هر وقت بدبياري اومد ديگه پشت هم مياد/ ولي هر سربالايي يه سرازيري داره/ هيچ وقت نا اميد نشو/ يروزي تموم ميشه اين مشکلات و بدبياريا/ ماخسته نشيم اونا خسته ميشن
«خنده بازار»
مرسي مهدي جان
آواي من
مگه همه لايکا رو که ميزنيم از روي تجربه هست؟گاهي بايد تصور کرد وگاهي بايد حس کرد..........وگاهي زيبايي جملات چشمتو ميگيره....قبول دارين؟؟
«خنده بازار»
لايکا يا بگير و بده هستن يا جهت جلب لايکن يا اينکه نه طرف واقعا خوشش اومده :)
آواي من
حالا من يه جمله ميگم..بگيد کدوم يک از مواردي که گفتم وگفتين بود؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/ميري زير آسمون سرتو بلند ميکني به ابراي تکه تکه شده خيره ميشي .ميخواي بغضتو قورت بدي که تو چشات اشک جمع ميشه.سرتو ميندازي پايين وبه راهت ادامه ميدي..
آواي من
همشون ده تا قفل دارن..ولي همشون بايه شاهکليد باز ميشن.
«خنده بازار»
متوجه نميشم منظورتونو
آواي من
کدومش رو؟
«خنده بازار»
همين دو کامنت قبلي.(حالا من يه جمله ميگم..بگيد کدوم يک از مواردي که گفتم وگفتين بود؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/ميري زير آسمون سرتو بلند ميکني به ابراي تکه تکه شده خيره ميشي .ميخواي بغضتو قورت بدي که تو چشات اشک جمع ميشه.سرتو ميندازي پايين وبه راهت ادامه ميدي.. - آواي من
«خنده بازار»
همشون ده تا قفل دارن..ولي همشون بايه شاهکليد باز ميشن. - آواي من
آواي من
آها...خوب ببينين....منظورم اينه که اگه جمله ام فيد بود چي ميگفتين درباره اش؟لايکش ميکردين؟از چه نظر لايکش ميکردين..تجربه يا بقيه موارد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟.////////مورد دومم اين بود که مشکلات وغم ها همشون به يه قفل وکليد نياز داره تا باز بشه..وواسه ما قفل ميشه وبعدش بوم با يه شاهکليد همشون وا ميشه ومشکلات حل ميشه.
«خنده بازار»
اولا کسي نيست که سنش بالي 15سال باشه و غم و غصه رو تجربه نکرده باشه/ دوما شاه کليدو که همه داديم به آقاي روحاني، ايشونم فعلا دارن با سوهان روش کار ميکنن که قفلو باز کنه// والاااااااا// :D
«خنده بازار»
اما فيدت زيباست دوست من
آواي من
اولا به سن نيست..غم وغصه سن نميشناسه....دوما ما با کليد محبت با پارتي خدا قفلامونو باز ميکنيم به جز اون بالايي از دست هيچ احدي بر نمياد..(هيچوقت دروغکي نخنديدم الانم از جملتون خنده ام نگرفت.شرمنده امشب کمي تلخم..کمي از کمي يکم بيشتر)
آواي من
يادمه يکي از همبلاگي ها گفت:هرچه از دل برايد زيباست...ولي بازم ممنون...نگفتين اين زيباديدن به خاطر چي بوده؟تجربه يا يه چيز ديگه؟
«خنده بازار»
من نگفتم که بخندين/ من خندم ميگيره که ما چقدر ساده ايم و راحت دور ميخوريم// هم ترکيب متن قشنگ بود و هم تجربه کردم/دوتاش// دوما تازمانيکه آدم سنش پائين تر باشه کمتر ميفهمه و رواينحساب کمتر غم و غصه مياد سراغش،پس ارتباط مستقيم داره با سن و سال
آواي من
ساده....///درسته//وقتي سنت پايينه وغم مياد سراغت ديگه نميگه بچه اس..ميگه بقيه که بزرگن...شايد دل بچه پرتر از يه آدم بزرگ باشه.
«خنده بازار»
اونم هست/ بچه هام غماي خودشونو دارن/ ولي من بچه بودم غمي نداشتم/اما الان اينقدر داغونم که با يه کلمه حرف کلا بهم ميريزم/ آقا اعصاب نداريم بخداااااااااا//نميدونم من اينجوري ام يا همه
آواي من
اعصاب که دارم.....همه چيز به غم نيست..بعضي اوقات يه حرف داغونت ميکنه..يه دل شکستن ناراحتت ميکنه..کلا بچه شاديم من..ولي امشب يه دليل دارم..معذورم از گفتنش..سرمدرد ميکنه..شب بخير..يکم بخوابم تاسحر بشه..شايد فردا روز خوبي بود بايه خبرخوب..
«خنده بازار»
ايشالله// شب خوش