دلت پیشم که گیره
اینجانفس میگیره
خودت میدونی
اینجامن یه شکستم
بال وپرم رو بستم
خودت میدونی
اینجادیگه قفس نیست
پرنده بی نفس نیست
خودت میدونی
دلت پیشم میمونه
ضمانت زمونه
خودت میدونی
چشات رو من زومه
قلبت ببین آرومه
خودت میدونی
نگات مثل سابقه
مثل ماشین مسابقه
خودت میدونی
رسیدم لب دریا
کنار سنگ تنها
سنگ واسم بهونه آورد
هی میگفت پاشو از جا
آره سنگم رهام کرد
منواز راهم جدام کرد
آره اون سنگ بی احساس
جانداد فقط نگام کرد
حالا میگذره دوسالی
رفتم من کنار دنیا
امااین بار دریا بودو
سنگ نبود خدانگه دار
تو بدون سنگ بی احساس
اگه جام بودش کنارت
میگرفتمت در آغوش
تا نشی اسیر موج ها
آدمک آخر دنیاست بخند
آدمک مرگ همینجاست بخند
آدمک چوب نباش
آدمک سخت نباش
آدمک سرد نباش
آدمک دورنگ نباش
آدمک قصه نباف
آدمک عشق همینجاست
آدمک حس تو اینجاست
آدمک قصه دراز است
آدمک خنده به راه است
اگه شادم تو بخند
اگه گریون تو بخند
اگه تنها تو بخند
اگه خسته تو بخند
اگه علاف تو بخند
اگه عاشق تو بخند
اگه رفتم تو بخند.....
ای خدادلم گرفته
مثل این ابربهاری
مثل چشمای یه قطره
مثل آواز قناری
دلموکجابذارم
توی تنهایی بیشه
نمیگم خطانکردم
نه نمیشه -نه نمیشه
شایداینجا من بپوسم
شایدم برم از اینجا
خدایا چرانمیشه
اسمشو بیارم هرجا....
.::. Weblog Themes By Night Skin .::.